سرمایه محبت زهراست دین من یکشنبه 18 دی 1390 :: نویسنده : علیرضا
شعر حضرت زینب(س) از حاج مجتبی روشن روان بریز در دل من هر چه داری از غربت کجاست مأمن غمهای کاریت ؟... اینجا ! تمام عمر غمت را کشیدهام بر دوش چرا کنون نکنم غمگساریت اینجا خدا کند که بمیرم ، امامِ بییارم اگر دمی نگرم بیقراریت اینجا ز پیش نعش علی سر بلند برگشتی چقدر دیدنی است پایداریت اینجا چه زود پیر شدی بعد اکبر لیلا فدای هیمنة بردباریت اینجا مگیر ای پسر فاطمه امید را از من دلم خوش است برادر به یاریت اینجا دو نوجوان مرا هم قبول کن جانا شوند کشتة چشم بهاریت اینجا بزرگ کردمشان پای سفرة عشقت فقط به خاطر خدمتگزاریت اینجا اجازه ده که شوم همره نهالانم شریک معرکة لالهکاریت اینجا نمیشود مگر از آن لب پر از مهرت مرا منه به غم شرمساریت اینجا نوع مطلب : شعر، برچسب ها : شعر، حضرت زینب، كربلا، حاج مجتبی روشن روان، درباره وبلاگ ![]() مدیر وبلاگ : علیرضا مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان صفحات جانبی آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||